آیا رایانه در آینده جای معلم را می گیرد ؟
آیا رایانه در آینده جای معلم را می گیرد ؟
آیا رایانه در آینده جای معلم را می گیرد ؟
مقدمه:
وقتی با موضوع مقاله آیا در آینده رایانه جای معلم را می گیرد؟ مواجه می شوی بلافاصله امکان دارد با یک کلمه نه یا آری جوابی به سئوال داد ولی برای بررسی دقیق موضوع لازم است مسائل مختلف را به بحث گذاشت. ولی از آنجا که ستاد بزرگ داشت مقام معلم استان اصفهان متولی طرح سئوال است باید که به مقام و منزلت معلم در ارتباط با رایانه بیشتر توجه نشان داده شود.
در هر صورت جای تشکر دارد که شاهد بروز زمینه های جدید بحث در آموزش و پرورش هستیم . همه از فناوری اطلاعات می گویند و گاهی هم خود را خلع سلاح شده می یابند و باید که در این راستا معلم مقام و منزلت خود را فراموش نکند، باشد که چنین شود.
چکیده:
آنچه که در این مقاله سعی به بررسی آن داریم مسأله جایگزینی رایانه به جای معلم است . برای بررسی موضوع ابتدا سعی کرده ایم نگاهی کوتاه و گذرا به موضوع وسایل ارتباط جمعی داشته باشیم. در ادامه با بررسی موضوع دهکده جهانی مک لوهان جایگاه رایانه را در این میان مشخص ترخواهیم کرد. سپس با توجه به فناوری اطلاعات جهت گیری یادگیری در آینده جامعه بررسی که در نهایت به موضوع توسعه و ضرورت اصلاح در آموزش و پرورش می رسیم. سپس مشخصات یک معلم کار آمد را توضیح خواهیم داد که در آن میان بر مسأله یادگیری مداوم معلم و شاگرد تاکید داریم . و از آنجا که همه فعالیتها به موضوع داشتن دیدگاه مشخص در رابطه با تعلیم و تربیت می رسیم که در جای خود بحث مهمی است و لازم می شود که معلم دیدگاه مشخصی در ارتباط با فلسفه تعلیم و تربیت پیدا کند.
تکنولوژی به هر حال دارد کلیه جوانب زندگی ما را در بر می گیرد و لازم است به شکلی در خدمت معلم در آید که چالشها و چشم اندازهای خاصی را به وجود می آورد که از آن جمله ورود رایانه به آموزش و پرورش و هدف از ICT در آموزش و پرورش را دقیقاً بررسی خواهیم کرد . و از آنجا که نمی توانیم فارغ از تجارب دیگران باشیم ، تجربه سه کشور را در رابطه با ورود رایانه به تعلیم و تربیت آنها بررسی خواهیم کرد . سپس برای جلوگیری از خطای دیگران هنگام ورود رایانه به محیط های آموزشی موضوعها و مسائل مربوط به آن را توضیح خواهیم داد.
از آنجا که وبلاگ کاربردی خاص در تعلیم و تربیت دارد و می تواند به سادگی در خدمت آموزش قرار گیرد لذا نگاهی دقیق به وبلاگ و مسائل تخخصی آن خواهیم داشت . سپس نگرانی های موجود در ارتباط با ورود فناوری ، اینترنت و رایانه در تعلیم و تربیت را به بحث گذاشته و مسائل مختلف آنرا به چالش خواهیم کشید . در پایان پس از یک نتیجه گیری کلی پیشنهاداتی به نظر می رسد که ارائه خواهد شد.
جهت گیری یادگیری در آینده
وقتی صحبت از یادگیری و آموزش به میان می آید بلافاصله کلاسی متشکل از چندین صندلی و یک تخته سیاه در نظرها مجسم می شود که معلمی پشت به تخته سیاه در حال صحبت برای عده ای دانش آموز است و دانش آموز در سکوت کامل و بی حرکت به حرفهای او گوش می دهند.
لطفاً دو باره قسمت آخر جمله اخیر را تکرار کنید! در سکوت کامل و بی حرکت!! گویی اگر دانش آموز سئوالی بپرسد که در سطح کلاس نباشد و یا حرکتی انجام دهد که مانع از رخ دادن یادگیری شود همه چیز به هم می ریزد و یادگیری رخ نمی دهد . سکوتی کامل و بی حرکت حالتی کاملاً پسیو و انفعالی برای طی مسیری که باید گام به گام پاس شود تا سر انجام دانایی در قالب مدرکی به نام گواهی تحصیلی به دانش آموزان اعطا گردد( www -1).
با پیدایش فناوری های جدید در عصری که به دوران طلایی اطلاعات معروف شده و ارتباطات به یاری ابزارهای جدید، شکل تازه ای به خود گرفته و بسیار گسترده تر شده است، بی شک مقوله تعلیم و تربیت و یادگیری نیز دستخوش تغییرات عمده و عدیده ای قرار گرفته است. به گونه ای که دیگر روشهای سنتی در بسیاری از جوامع پیشرفته و حتی در حال توسعه، کارآمد، پاسخگو و نتیجه بخش نیست(کارگر ایرانی، ۱۱۴).
ولی متاسفانه با بررسی وضعیت فعلی آموزش در ایران متوجه می شویم که به هر حال هنوز بیراهه های فراوانی است که آموزش و پرورش در آن گرفتار آمده است. در دوره آموزش عمومی آمده ایم و بحث مربوط به ارزشیابی مستمر و آزمونهای عملکردی را مطرح کرده ایم ولی آیا این مباحث برای کلیه نهادینه شده است واز طرف دیگر آنها تا چه حد در دوره های بعد آموزشی ادامه می یابند. دانش آموزان با هر میزان سواد و هر مقدار که بر فعالیتهای عملکردی تسلط داشته باشد و حتی در هر رشته ای اعم از انسانی یا فنی که علاقه مند به ادامه تحصیل باشد در چالشی به نام کنکور گرفتار می شود . غولی که همه را به مبارزه می طلبد و برنامه ریزان هم به طور کلی نمی توانند به آینده توجه داشته باشند چرا که همه باید به عملکرد و فعالیتهای عملی را کنار بگذارند و دانش بیاموزند، تست بخوانند، تست زدن یاد بگیرند و در نهایت این صرفاً دانش آموز است که امتحان گرفته می شود و در این میان آنچه مورد توجه قرار نمی گیرد همان آزمونها و فعالیتهای عملکردی است.
توسعه و ضرورت اصلاح
امروزه، تقریباً تمام کسانی که به هر نحو طرفدار توسعه و اصلاحات هستند در همه جای دنیا از آموزش و پرورش شروع می کنند، چه، توجه به اصل تعلیم و تربیت و تلاش در راه آن می تواند امر توسعه را پیش ببرد و با مسیر جهان هماهنگ کند. روی کردهای بر آمده از عصر جدید ارتباطات و فناوری ها در تعلیم وتربیت از جمله دیدگاه حداکثری مبتنی بر خود یادگیری، چگونه یادگیری(فرا شناخت)، یادگیری فرآیند مدار و مستقل، موجب حرکت تدریجی در باز تعریف مفاهیم اساسی تعلیم و تربیت شده است . سواد، علم، تدریس، معلم، شاگرد، محتوای درسی و مدرسه در حال احراز تعاریف جدید هستند.(۲-www)
باید باور کنیم که آموزش و پرورش دیگر معنا و مفهوم دیگری پیدا کرده است. ارتباطات جهانی که در پرتو فناوری های جدید شکل گرفته ، منابع مختلف دانش برای افراد را فراهم ساخته و بدین ترتیب یادگیری از کلاس درس و مدرسه و خانواده خارج شده است و گستره آن را به سطح شهر، جامعه و جهان توسعه داده است . دانش آموزان در بمباران تبلیغات انواع رسانه ها گرفتار آمده و گویا در این میان آنکه تربیت نمی کند آموزش و پروش است .همه از کودک و جوان می گویند و همه هم قصد دارند او را برای آینده تربیت کنند ولی هر کس هم راه خود را می رود و متاسفانه در این میان آنچه باقی می ماند مخروبه ای است که آموزش و پرورش باید ابتدا آبادش کند بعد اگر فرصت داشت متکفل تربیت او هم می شود .
در حالی که دانش آموزان ما هنوز، اغلب در کلاسهایی درس می خوانند که بیشتر مطالب به صورت سنتی و در قالب سخنرانی تدریس می شوند و دانش آموز در جریان یادگیری، فعالانه به کار گرفته نمی شود . در این شیوه، معلم سعی می کند که با زحمت و تلاش بسیار، مفاهیم اندوخته شده در ذهن خود و یا کتاب درسی را به گونه ای به دانش آموان تفهیم و یا تلقین کند . در حالی که برای تربیت صحیح و ساختن شخصیت دانش آموزان به عنوان یک انسان مفید ، کارآمد و اثر بخش، می باید با درکی صحیح نسبت به اهمیت ارتباط معلم و شاگرد، این رابطه را در قالب یک تعامل دوسویه توسعه داده و از آن به نحو مطلوبی بهره برداری کنیم، امروزه توجه به رشد روز افزون کمیت دانش بشری ما را وادار به تجهیز دانش آموزان به دانش و مهرتهایی می کند که همیشه در همه جا به کار آنان بیاید . امری که صرفاً با به کار گیری شیوه های نوین تدریس امکان پذیر است(راصد، ۱۳۸۱،ص۲).
تا وقتی که شیوه های نوین تدریس توسط معلمین پذیرفته و اجرا نشود صحبت از ورود رایانه به کلاسها و مدارس کاری بهوده است. چه اگر رایانه به مجموعه وسایل مدرسه و دفتر اضافه شود و حتی با خرید رایانه های متعدد شبکه ای هم در آموزشگاه ایجاد شود ولی معلمین به طور کلی ندانند که چه کنند تمام فعالیتها و هزینه ها راه به اشتباه برده اند.
وقتی دیگر تاکید آموزش و پرورش بر انتقال دانش نبود، نقش مدرسه تفاوت بسیاری خواهد کرد. معلم دیگر انتقال دهنده حرف اطلاعات به دانش آموزان نخواهد بود . آموزش و پرورش به جای پرداحتن به به مواد درسی به کل انسان می پردازد. و به تمام ابعاد زندگی او توجه می کند، وعلم در نظام جدید آموزش و پرورش در مقام یاور در بالندگی انسان ، ایفای نقش می کند نه انتقال دهنده اطلاعات. شاگرد پرسشگر و فعال است نه شنونده ای منفعل و پذیرا. امروزه، با دسترسی فراگیرندگان به اینترنت و گذرگاههای گوناگون کسب اطلاعات و بالطبع تاثیر پذیری از فرهنگ جهانی و غیر بومی، اقتدار علمی معلم رفته رفته رنگ می بازد. از همین روست که آموزش و پرورش ناگزیر است کارکردهای نو را متناسب با روح زمانه برای خویش بر گزیند. گزینشی و دست یابی به رویکردهای نو مستلزم نگاهی نو به نظام آموزش و پرورش است. نگرشی نو در ابعاد و محورهای گوناگونی چون تعاریف، اصول، اهداف، ساختار، محتوا، مدیریت و منابع انسانی در کشور ما نیز تغییرات و نگرشهای بر آمده از تحولات عصر کنونی نیاز ها و انتظارات جدیدی را از آموزش و پرورش شکل می دهد.
اگر خود را در محدوده آنچه هستیم واقع بینانه ببینیم، متوجه خواهیم شد که آموزش و پرورش کنونی ما نه تامین کننده دیروزمان بوده و نه بر آورنده توقعات بر حق امروزمان. رفاه سنجی در جهان امروز نتیجه آموزش و پرورش پویای کسانی است که با توجه به نیازهای زمان و گریز از تعصبات ناروا خود را مسئول بهزیستی انسانها می دانند و در سخت ترین شرایط به دنبال بهروزی همگانند. باید گفت اختراعات شگفت انگیز و امیدواری های روز افزون، الهام گرفته از اندیشه کسانی است که همگان را وامدار خود کرده است و ما همچنان منفعلانه چشم به راه آنان هستیم تا بی آنکه سهمی در این دستاوردها داشته باشیم برداشت کننده دست دومی از پدیده های رفاهی و اختراعی دیگران با هزینه های سر سام آور باشیم(۲-www)
معلم کار آمد
همه معلمی را شغل مهمی معرفی می کنند و مهمتر از محتوا و حتی برنامه درسی کسی است که قصد ارائه محتوا را دارد. آیا همه معلمان با هوش و کارآمد هستند؟ آیا می توان ملاک هایی برای شایستگی یک معلم تصور کرد؟ یا اینکه معلمان همگی یکسانند و ملاک مشخصی برای شایستگی یکی بر دیگری وجود ندارد؟ آیا ذاتاً برخی از افراد معلم به دنیا می آیند یا معلمی حرفه ای است که بعضی ها آن را بهتر یاد می گیرند؟ این سئوالات، مطالب مهم و حیاطی می باشند که می بایست به آنها پاسخ های دقیق داد. به طور کلی تحقیقات اخیر نشان داده که هوش و شخصیت معلم در مقایسه با توان علمی و کاربردی او در کلاس درس از اهمیت کمتری بر خوردار است.
به عقیده مک دانلد معلمان خوب قادرند یادگیری دانش آموزان را افزایش داده و از طریق پاداش دادن به دانش آموزان و دادن امکانات بیشتر برای آموختن، سطح انگیزه آنان را بالا ببرند. به عقیده ونینگ وگلاور، در کنار نقش های مورد نظر، معلمان خوب که از آنها به نام معلم کار آمد نام می بریم، قادرند قدرت تفکر دانش آموزان را پرورش داده، رشد او را تسهیل سازند و به خوبی از عهده کلاس بر آیند . به منظور بررسی ویژگی های مورد نظر شاید صلاح باشد آنها را با تعمق بیشتری بنگریم زیرا چنانچه مونتانا تصریح نموده علیرغم پژوهشهای انجام شده در خصوص ویژگی های معلمان کار آمد و موفق، هنوز یافته ها و اطلاعات اندکی موجوداست . این مسأله البته تعجب آور نیست زیرا عوامل زیادی در بیرون از معلم وجود دارند که وضعیت را پیچیده می سازند ، مانند : سن، توانایی و زمینه های اجتماعی ، اقتصادی ، دانش آموزان ، موضوع تدریس، محیط مدرسه و… به عقیده مونتانا آنچه برای یک معلم به صورت مجموعه ای از شرایط عمل می کند می تواند برای معلم دیگر یا همان در شرایط دیگر کارایی نداشته باشد(همشهری،۹/۹/۷۸،ص۸۹).
ولی در هر صورت مشخصه هایی به شرح ذیل برای یک معلم کارآمد ذکر کرده اند.
۱ـ توانایی جذب دانش آموزان و دانشجویان
۲ـ پرورش مهارتهای فکری
۳ـ یادگیری و ارزیابی آن
۴ـ یادگیری مداوم
۵ـ اداره کلاس
۶ـ رفتارهای کلاسی شامل انعطاف پذیری در روش، اشتیاق در کار و…
با دقت در مشخصات فوق ذکر به مواردی می رسیم که لازمه جامعه امروز است . شاید بتوان هدف تعلیم و تربیت را پرورش قوه تفکر دانش اموزان دانست و چون یادگیری معنادار ، به ویژه برای رشد قوای فکری دانش آموزان با اهمیت می باشد، معلمان موفق می توانند فعالیتهای آموزشی را معنا دار سازند . بدین منظور یک معلم کارآمد یادگیری جدید دانش آموزان را طوری هدایت می کند که با دانش قبلی آنها همسانی داشته باشد تا دانش آموزان بتوانند دانش جدید را به نحوی منطقی در حافظه خود سازمان دهند . زیرا یادگیری مداوم محتاج سازماندهی منطقی مطالب با یکدیگر است(همان منبع).
برای رسیدن به هدف فوق معلم کار آمد نمی تواند به تکنولوژی و فناوریهای جدید پشت کند. با یادگیری مداوم است که معلم می تواند به افقهای جدید در آموزش توجه کند . متاسفانه تعداد زیادی از معلمین همزمان با شروع تدریس، یادگیری خود را متوقف می کنند و به جزوه هایی که روزگاری نوشته اند قناعت می کنند در حالی که جهان در حال تغییر به سرعت از کنار آنها گذشته است و به سرعت آنها در وضعیتی قرار می گیرند که دیگر نمی توانند تدریس کار آمد داشته باشند یک معلم کار آمد معمولاً تحولات مربوط به رشته خود را تعقیب می کند و دائماً مهارتهای خویش را بهبود می بخشد . آنها در حال آموختن هستند . به عبارتی دیگر آنها دائماً در حال شاگردی کردن هستند(همان منبع).
نتیجه
در این مقاله با تعریف وسایل ارتباط جمعی سعی کردیم دید روشنی نسبت به آنها پیدا کنیم و جایگاه رایانه را در میان آنها بیابیم . پس به دلیل شاخصه هایی که رایانه داشت آنرا جزو وسایل ارتباط جمعی قرار دادیم . سپس با بررسی نظر مک لوهان در ارتباط با نقش وسایل ارتباط جمعی در دهکده جهانی به نقش بی چون و چرای آنها در شکل دهی زندگی اجتماعی مردم پرداختیم.
از آنجا که فناوری های جدید ، عصر فعلی را دوران طلایی اطلاعات کرده است توسعه و ضرورت اصلاح در برنامه های آموزش و پرورش پرداختیم و اینکه در شیوه های تدریس معلمین و استفاده آنها از روش های نوین تدریس و توجه به یادگیری مشارکتی اصولاً نمی توانیم فرد را برای آینده تربیت کنیم.
برای ورود رایانه به حوزه تعلیم و تربیت برخی زیر ساختها لازم است که به آسانی در ایران قابل دسترسی نیست.
تکنولوژی قدیمی مخابرات در زمانی که سرعت دسترسی به اطلاعات حرف اول را می زند، اشکالات را بیشتر نمودار می سازد. برخی از انحصار طلبیها در ایجاد خطوط مخابراتی قوی و آنتن های ماهواره ، سرعت دسترسی به اینترنت را در حد ضعیفی نگه داشته است. در حالی که فیبر نوری تکنولوژی بیست سال گذشته غرب است ما اکنون خوشحال هستیم که شرق و غرب کشور را با فیبر نوری به هم وصل کرده ایم و در حالی که کشورهای شرق آسیا روی نسل چهارم تکنولوژی مخابرات دارد کار می کنند ما به گونه ای عمل می کنیم که هر چه امکان دارد سرعت خطوط مخابراتی را کم کنیم.
اگر نظر بر این است که معلمین را با رایانه آشنا کنیم می باید قدرت خرید آنها را هم سنجید و یارانه های تشویقی به این کار اختصاص داد . از سوی دیگر مشکل بعدی مدارس و معلمین ما در دسترسی به اینترنت خریداری کارت ساعت استفاده است که حتی معلمین علاقمند را کمی به فکر فرو می برد . آیا همانگونه که کشورهای خارجی برای استفاده معلمین و اساتید خود از اینترنت تسهیلاتی حتی تا سر حد مجانی فراهم کرده اند ، ما هم نمی توانیم چنین عمل کنیم؟ تا وقتی که موضوع هزینه ها برای معلم مطرح باشد مسأله رایانه را جزو فرهنگ هم نباید محسوب کرد.
برای مشاهده مطالب بیشتر اینجا کلیک کنید.
ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام، تلگرام و آپارات دنبال کنید
لطفا رضایت خود را از نوشته بالا با رای دادن به ستاره های پایین مشخص نمایید:
چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه اشخاص مدیر، نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد. چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد. چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد. چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد. چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.