نقش مدیریت در آموزش

نقش مدیریت در آموزش
نقش مدیریت در آموزش
مناسبترین سبک رهبری جهت مدیریت مدارس دوره ابتدایی
تعاریف مفاهیم:
رهبری: عبارت است از عمل تأثیرگذاری بر افراد به طوری که از روی میل و علاقه در هدفهای گروهی شرکت کنند (هرسی و بلانچارد، نقل از علاقه بند، ۱۳۸۲)
همچنین رهبری قدرت جذب و نفوذ در پیروان و توانایی پذیراندن شخصیت خود به آنها به نحوی که پیروان داوطلبانه رهبری او را در یک شرایط معین پذیرا شوند، میباشد (خورشیدی، ۱۳۸۲)
مدیریت: ایجاد توازن بین منابع و فعالیتهای مختلف در حال و آینده در یک سازمان(عسگریان، ۱۳۸۵)
فرآیند به کارگیری موثر و کارآمد منابع انسانی، ارزشی، مالی و تکنولوژی در برنامهریزی، سازماندهی، بسیج امکانات، هدایت، ایجاد انگیزه، تقویت ارتباطات و روابط انسانی، بودجهبندی، هماهنگی، ارزشیابی، کنترل و سایر اصول مدیریت است برای دستیابی اهداف سازمانی (خورشیدی، ۱۳۸۲)
سبک رهبری: عبارت است از رفتارهای ویژه رهبر یا مدیر باید به منظور انگیزش گروه برای تحقق پارهای از هدفها (نائلی، ۱۳۷۳)
همچنین سبک رهبری عبارت است از تعبیر و تفسیر دیگران از رفتارهای نسبتا پایدار، چون انگیزش کارکنان، که نقش رهبری مربوط میشود (رضاییان، ۱۳۷۲)
مقدمه:
نگاهی گذرا به روند تحولات تاریخ بشری بیانگر این مطلب است که تمام پیروزیها و شکستها، سازندگیها و ویرانیها، سعادت و شقاوت بشر مرهون رهبری صحیح و ناصحیح است(مطهری، نقل از خورشیدی، ۱۳۷۳)
در عصر حاضر موفقیت سازمانها تا حدودی به انتخاب سبک رهبری از سوی مدیران دارد. با اینکه هریک از شاخههای مدیریت در جای خود حایز اهمیت هستند اما اگر به کالبد شکافی مدیریت و رهبری آموزشی بپردازیم متوجه میشویم که مدیریت آموزشی به عنوان یکی از ابعاد مهم مدیریت از اهمیت خاصی برخوردار است.
مدیران در سازمانهای آموزشی با انسانها سر و کار دارند و مدیریت در سازمانهای آموزشی از تلفیق علم، عمل و هنر برای به کارگیری مجموعهای از مسوولیتهای ناشی شده از آموزش و پرورش حاصل میشود. (عسگریان، ۱۳۷۱)
روشی که مدیران در سازمان اعمال میکنند قطعاً میبایست با سطح بلوغ و توانایی زیر دستان و اهداف تعیین شده متناسب باشد زیرا یکی از ابزارهای مهم، افزایش کارایی، اثربخشی و بهرهوری در سازمان میباشد که مدیر با اتخاذ روش منطبق با شخصیت خود و محیط سازمانی به این سه مهم دست مییابد.
دورههای تحصیلی هر یک در جای خود اهمیت دارد اما در این میان دوره ابتدایی از حساسیت ویژهای برخوردار است زیرا به طور کلی بذر تقوا، مسوولیتپذیری، ایثار، همدردی، همدلی، مشارکت، کارگروهی، شجاعت، راستگویی، روابط انسانی، منطق، امانتداری، رازداری، صبر، احترام به قانون و مردم، دوستی و محبت به دیگران و… در دبستان پاشیده، رشد و برداشت میشود و لذا هر اشتباه مدیر یا رهبر آموزشی در دبستان منجر به ضایعهای جبرانناپذیر میشود زیرا مدیر در تربیت دانشآموزان و شکل دادن به شخصیت آنها نقش بسزایی دارد.
امروزه به جای مدیریت آموزشی از واژه رهبری آموزشی استفاده میشود و علمای تعلیم و تربیت اوج و کمال مدیریت آموزشی را در رهبری آموزشی میدانند به بیان دیگر بهترین نوع مدیریت آموزشی، مدیریت توأم با رهبری است.
در نظام آموزش و پرورش مدیریت و رهبری لازم و ملزوم یکدیگرند.
میرکمالی(۱۳۷۸) به مقایسه ویژگیهای مدیریت و رهبری پرداخته که اهم آنها عبارتند از:
نوع قدرت مدیر قانونی است و از بالا به پایین است اما قدرت رهبر و عاطفی است و از پایین به بالاست مدیر انتصاب میشود ولی رهبر را انتخاب میکنند. مدیر براساس قانون و مقررات تصمیم میگیرد ولی رهبر از روی مصلحت و اقتضا تصمیم میگیرد. مدیر به اهداف سازمان توجه دارد ولی رهبر به اهداف سازمان و افراد توجه میکند مدیر به گروههای رسمی ولی رهبر علاوه بر گروههای رسمی به گروههای غیررسمی به گروههای غیر رسمی هم توجه دارد.
تبعیت از مدیر اجباریست ولی تبعیت از رهبر داوطلبانه است.
به طور کلی مدیریت و رهبری مانع الجمع نیستند به بیان دیگر یک مدیر میتواند ضمن مدیریت، رهبر سازمان خود نیز باشد تا بتواند بر قلبها نفوذ کند و اثر بخشتر باشد.
یک مدیر علاوه بر تواناییهای عمومی مثل سلامتی جسمی و روحی و عاطفی و عقل و تفکر و ایمان و تعهد و تواناییهای بلوغیاش دانش و تجربه و قدرت تشخیص و حل مسأله و اخلاق مناسب باید توانایی رهبری و قدرت نفوذ در دیگران را نیز داشته باشد و با جمع این سه توانایی بتواند مدرسه را به نحو احسن اداره کند.
حضرت علی(ع) در فرمانی به مالکاشتر میفرماید: ای مالک فرمانده سپاهت را کسی قرار بده که واجد ده ویژگی زیر باشد(نهجالبلاغه، نامه ۵۳)
- از اهم آنهاتر توجه به خداوند و پیامبر و امام دلسوزتر و خیرخواهتر باشد.
- از همه پاکدامنتر باشد.
- از همه عاقلتر و باهوشتر باشد.
- دیر به خشم آید.
- به موقع عذر بپذیرد.
- نسبت به مستضعفان رئوف باشد.
- مقابل مستکبران قوی باشد.
- در دنبال حوادث سخت از جا به در نرود.
- ضعف و زبونی او را به زانو در نیاورد.
- از خانواده اصیل، نجیب، صالح، خوش سابقه، با شهامت و سخاوتمند باشد.
نگارنده در بهار ۱۳۸۹ پژوهشی تحت عنوان بررسی سبکهای موجود رهبری در دوره ابتدایی و انتخاب مناسبترین سبک رهبری برای این دوره انجام داد.
در این پژوهش پرسشنامه ۳۰ مادهای ؟؟؟ (۱۹۷۸) را برای مدیران و معاونان این دوره اجرا نمود که سبک
- سبک نیمی تفاوت: در این سبک مدیر آموزشگاه حداقل توجه را به رابطه و وظیفه دارد و لذا سازمانهای غیر رسمی خلا مدیریت را پر میکنند این سبک زمانی مناسب است که مسایل سازمان پیش پا افتاده است و یا مدیر بخواهد از شور و هیجان کار بکاهد.
- سبک وظیفهمدار: در این سبک مدیر حداکثر توجه را به وظیفه و کارایی و حداقل توجه را به رابطه دارد و نظارت و کنترل مدیر بر سازمان زیاد است این سبک برای برقراری ضوابط و جلوگیری از هرج و مرج و سود استفاده کارکنان بسیار مناسب است.
- سبک بینایین: در این سبک مدیر در حد اعتدال به رابطه و وظیفه توجه میکند. این سبک زمانی مناسب است که مدیر بخواهد بین نیازهایی کارکنان و سازمان تعادل برقرار کند.
- سبک رابطه مدار: در این سبک مدیر حداکثر توجه را به رابطه و حداقل توجه را به وظیفه دارد این سبک زمانی مناسب است که توجه به نیازهای کارکنان امری ضروری باشد و کارکنان از رشد نسبتاً برخوردار باشند.
- سبک تیمی: در این سبک مدیر حداکثر توجه را به رابطه و وظیفه دارد و این سبک زمانی مناسب است که کارکنان دارای روح همکاری باشند و از رشد کافی برخوردار باشند.
- سبک اقتضایی: در این قسمت سبک مدیریت بستگی به شرایط رشد و بلوغ کارکنان دارد. بدین ترتیب یک سبک به عنوان بهترین سبک وجود ندارد، بلکه شرایط و موقعیتهای مختلف، سبک رهبری متفاوتی را میطلبد. در واقع در این سبک به تفاوتهای فردی کارکنان توجه میشود و سبک مدیر به صورت اگر…، آنگاه… (if…then…) میباشد (لوتانز- به نقل از میرسپاس، ۱۳۷۹) مثلاً اگر رشد و بلوغ کارکنان کم باشد یکرنگ بهترین شیوه رهبری دستوری است و…
بعد از اینکه این پرسشنامه بر روی مدیران و معاونان دوره ابتدایی شهر تهران اجرا گردید به نتایج زیر دست یافت مناسبترین سبک رهبری از دید مدیران مرد سبک تیمی و از دید مدیران زن سبک اقتضایی است. مناسبترین سبک رهبری از دید معاونان مرد سبک تیمی و از دید معاونان زن سبک بینایین است.
چرا مدیران مدارس باید روان شناسی بدانند ؟
– مدرسه مکانی است که در آن انسان سازی می شود .در چنین مکانی ، قرار است علم ، فرهنگ و تمدن تولید شود و در واقع زیر ساخت جامعه در مدرسه ها ریخته شود .
– همواره مبنا ، محور و اساس توسعه ، آموزش و پرورش عنوان می شود که واحد اصلی آن را مدرسه تشکیل می دهد
– مدیر مدرسه ، مدیریت یا اداره ی کارخانه ی انسان سازی را بر عهده دارد .
– در مدرسه با انسان طرف هستیم و تمام موجودیت این انسان یعنی شخصیت ، عاطفه ، هوش ، عشق ، توانمندی ها ، فرصت ها و تهدید های او را می توان با یک واژه ی کلیدی به نام ” ارتباط ” سنجید . یعنی تمام موجودیت انسان در این ” ارتباط ” تعریف و بیان شدنی است .
– روان شناسی کاربرد قواعد در زندگی است .
– توسعه ی مناسبات انسانی ، صداقت و تقوای مدیر مدرسه را سوخت سیستم مدرسه می توان تلقی کرد .
– مدیر باید بکوشد به ابزار های حوزه ی ارتباط مسلح شود .
– روان شناسی در واقع فن تسلط بر ارتباط هاست .
– مدیر مدرسه به دو دلیل باید به این موضوع ( ارتباط ) توجه کند : اول این که با انسان سروکار دارد و مدرسه جایی است که در آن انسان سازی صورت می گیرد . و دوم این که تمام سرمایه گذاری انسان روی همین ارتباط است .
– آدم های موفق ، آنهایی هستند که در برقراری ارتباط با دیگران موفقند .به همین دلیل ، مدیر باید روان شناسی را حتی بیش از خواندن و دانستن عملی مورد توجه قرار دهد .
– یک مدیر خوب باید بتواند یک روان شناس خوب هم باشد .
• اساسی ترین کاربرد روان شناسی در ” جو ” مدرسه است . زیرا امروز بیش تر از مکان یادگیری ، به فضای یادگیری اهمیت داده می شود .
• مدیر با ایفای نقش خود ، می تواند در ایجاد فضایی مناسب برای یاد دادن ، یاد گرفتن ، شکل دادن به شخصیت ها ، جریان پیدا کردن عواطف و در یک کلمه بالندگی آدم ها مؤثر باشد .
مدیر با روان شناسی مناسب ، می تواند به معلم خسته از مشکلات و دغدغه های گوناگون ، از جمله دغدغه های مسکن ، ارتقای شغلی ، معیشت و گرفتاری های شخصی ، انرژی و قوت قلب بدهد و یک فضای نرم حل مساله برای مجموعه ی اعضای مدرسه ایجاد کند و آن ها را به یک کل که یک هدف را دنبال می کنند تبدیل کند .
مدیران مدارس باید در زمینه ی روان شناسی تربیتی ، یعنی کاربرد روان شناسی در آموزشگاهها مطالعه کنند .
مدیر مدرسه باید بتواند فرایند حل میاله را تسهیل کند . ( دانش آموزی که درس نمی خواند ،از چه مشکلات عمده ای رنج می برد).
مدیرانی که خودشان بخواهند مساله ای را حل کنند ، راه حل آن را به دیگران نیز یاد می دهند .
در هنگام برخورد های احتمالی بین معلم و دانش آموز ، مدیر از چند قدم جلوتر یا چند قدم عقب تر مساله را دنبال می کند . گاهی اوقات ، حاشیه بیش تر از متن ، مؤ ثر واقع می شود .
دو منبع تقویت کننده ی ارتباطات وجود دارد : رسمی و غیر رسمی
مدیر خوب قبل از تسلط بر روابط رسمی ، باید بر روابط غیر رسمی تسلط یابد . * دانش آموزی که سر کلاس به خود اجازه می دهد رو در روی معلم بایستد ، از طرف سازمانی غیر رسمی که می تواند شبکه ای ارتباطی از دوستان او باشد ،
تقویت و تشویق می شود و معلمی هم که سر کلاس با دانش آموز خود درگیر می شود ، می تواند در شبکه ای غیر رسمی حضور داشته باشد . * گروهی که بر اثر ارتباطی غیر رسمی شکل گرفته و به تفکری خاص و برخوردی ویژه معتقد شده باشد ، ممکن است بدون هیچ عمدی ، با دانش آموزان نیز بر مبنای همان تفکر برخورد کند .
• مدیر خوب ، باید آبشخور این ارتباطات را بیابد و در ابتدای کار به حوزه ی این ارتباطات نا پیدا ، اما اثر گذار و غیر رسمی توجه کند و به حوزه های ارتباطات غیر رسمی و رسمی نزدیک شود .
در واقع مدیران مدارس ، یک جامعه ی کوچک را مدیریت می کنند .
مدیران در مدرسه باید برخوردی اقتضایی داشته باشند . یعنی در صورت نیاز ، به بعضی ها سخت بگیرند و مقررات را اعمال کنند و در برخورد باعده ای ، آزادی عمل بیشتری به آنها بدهند . برای مثال، به بعضی ها پاداش دهند و به آن ها بیشتر توجه کنند و در باره ی برخی دیگر این گ.نه نباشند .
• مدیر باید به حوزه ی رفتاری در مدرسه ی خود اشراف داشته باشد .
• مدیر باید بر حوزه ی مدیریت خود تسلط داشته باشد و ارتباطات را صحیح هدایت کند و بتواند مسایل را خوب درک کند . ( قبل از مداخله گوش دادن به موارد برای روشن شدن موضوع ، بسیار مهم است .)
• مدیر خوب به دنبال بالا بردن تاثیر عوامل یادگیری است . باید ابتدا مشکل و مسایل دانش آموزان را شناسایی کند و بداند ، هر دانش آموز به چه چیزهایی نیاز دارد .
• مدیران باید متوجه باشند که دانش آموزان نیازمند توصیه های روان شناسی نیستند ، بلکه خواهان برطرف کردن نیازهای روان شناختی خود هستند .
• باید دانست روان شناسی ، کاربرد قواعد در زندگی است و مدارا کردن و تحمل کردن را در عمل و در زندگی می آموزد .
• دانایی باید در مؤسسات آموزش عالی و دانشگاه ها به توانایی تبدیل شده و سپس به مدرسه ها بیاید و به تجربه ی زیسته یک مدیر تبدیل شود . پس دانش روان شناسی ، به مفهوم دانش زیستن است .
• در مدرسه ها به دانش متوسط روان شناسی ، ولی توانایی فوق العاده در اجرا نیازمندیم. و عمل را جایگزین حرف کنیم .
• باید بتوانیم با اولیای هر دانش آموز ، مدیریت مشارکتی ایجاد کنیم . از پدر و مادر بچه ها در مدیریت مدرسه کمک بگیریم
• معمولا اولیای دانش آموز هنگامی که از بچه های خود دفاع می کنند ، در واقع از حیثیت و نظام خانوادگی خود دفاع می کنند و احساس ناامنی که از طرف مدرسه به آن ها تحمیل می شود ، در آن ها واکنش ایجاد می کند .
متاسفانه مدیران ما چالش پذیر نیستند و تنها سعی می کنند ، امور را بی سرو صدا بگذرانند . این روش درستی نیست . مدیر باید چالش پذیر باشد و به استقبال خطرات برود . اما اگر تنها بخواهد از مجموعه اش صدایی بلند نشود ، و مدرسه بی درد سر اداره شود ، در واقع ضعف ها را پوشانده ، تهدید ها را خاموش کرده
فرصت ها را از دست داده ، به نقاط قوت دست پیدا نکرده و کاری را به شکوفایی نرسانده است .
مدیر باید فرصت ها را دریابد ، با تهدید ها به مقابله برخیزد ، ضعف ها را جبران کند ، و قوت ها را گسترش دهد . بعلاوه ، مسایل معلمان برای او مهم باشد و بتواند با ایجاد ارتقای حرفه ای و در نظر گرفتن پاداش ، به انگیزه ی آنان بیفزاید .
اگر بخش اساسی مدرسه را کلاس درس در نظر بگیریم که یادگیری در آن به طور جدی اتفاق می افتد ، هرچه فضای آن آزادتر ، امن تر و غنی تر باشد ، یادگیری بهتر صورت خواهد گرفت .
• باید امکان یادگیری معلم از معلم نیز فراهم شود و فضای همکاری و بعضا رقابت را در میان معلمان ایجاد کرد
باید بدانیم ؛ دوستی فقط تعریف کردن از یکدیگر نیست ، بلکه باید ضعف های یکدیگر را هم بشناسیم و به موقع به یکدیگر گوشزد کنیم .
شش عامل ارزش آفرین و اثر گذار بر موفقیت مدیران :
.۱ اختیار ۲ . اعتماد به نفس ۳ . تقسیم کار ۴ . روابط انسانی دوستانه ۵ . گذشته نگری
۶ .آینده نگری
ویژگی مدیران به یاد ماندنی
(۱ اعتماد به نفس
(۲ کنترل طرز بر خورد
(۳ پافشاری
(۴ مداومت در بهبود وضعیت
(۵ داقت و پایبندی به اصول اخلاقی
۶) اول اندیشه ، بعد گفتار
(۷ خلاقیت
(۸فروتنی در انظار
(۹داشتنسبک (۱۰شهامت
(۱۱شوخ طبعی
(۱۲کمی نقش بازی کردن
(۱۳جزء نگری
(۱۴خوب بودن در کار و نیل به رهبری
(۱۵ جنگیدن به خاطر کارکنان
۱۶) پذیرش اشتباهات
۱۷) صراحت لهجه
۱۸ ) مهربانی
۱۹ ) کنجکاوی
۲۰ ) رقابت
نتیجهگیری:
پژوهشهای متعددی که در ایران و خارج از ایران صورت گرفته نشان میدهد، نمیتوان اذعان داشت که از بین سبکهای فراوانی که برای مدیریت وجود دارد، چه سبکی برای مدیریت مناسب است زیرا هر موقعیت، رهبری خاصی را میطلبد مطلوبترین و بهترین شیوه اداره کردن در گرو یک راهحل نیست بلکه شرایط مختلف، راه و روشهای مختلفی را میطلبد میرسپاسی مدیریت اقتضایی را از ارتباط بین دو یا چند متغیر محیطی و تدابیر و اقداماتی که از سوی مدیران در جهت کارسازی و کارایی سازمان اعمال میشود خلاصه میکند و اعتقاد دارد که نظریه اقتضایی پلی است میان تئوری و عمل، لذا میتوان گفت که جهت اداره کردن مدارس ابتدایی مناسبترین سبک رهبری سبک اقتضایی است.
برای مشاهده مطالب بیشتر اینجا کلیک کنید.
ما را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام، تلگرام و آپارات دنبال کنید
لطفا رضایت خود را از نوشته بالا با رای دادن به ستاره های پایین مشخص نمایید:
چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه اشخاص مدیر، نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد. چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد. چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد. چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد. چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.